تحقق کاشت یک میلیارد درخت در ایران، مشروط به حمایت اجتماعی و مالی بنگاههای اقتصادی است
تحقق کاشت یک میلیارد درخت در ایران، مشروط به حمایت اجتماعی و مالی بنگاههای اقتصادی است
رئیس مرکز نوآوری و فناوری سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور درگفتگوی تفصیلی با ایلنا به تشریح شرایط اقتصادی اجرای طرح کاشت یک میلیارد درخت در ایران و مقایسه و بررسی آن با طرح خاورمیانه سبز پرداخت.
گفت و گو: فرحناز هاشمی / اعلام خبر اجرای طرح مردمی کاشت یک میلیارد اصله درخت جنگلی در کشور، خیلیها را غافلگیر کرد و برخیها را هیجان زده. برخی دوستداران طبیعت و صنایع برای کمک به اجرای این طرح پیشقدم شده اند و بعضی از متخصصان حوزه منابع طبیعی که تجربه طرحهای سالهای گذشته را دارند و از زیرساختهای موجود و نیازهای سرمایه ای برای اجرا مطلعند، با نگاهی محتاطانه این طرح را دنبال میکنند. طرح مردمی کاشت یک میلیارد اصله درخت ظرف 4 سال، صرف نظر از این که گامی بزرگ برای جذب یا ترسیب کربن در کشور محسوب میشود، برای اجرا با چالشهایی روبرو است. از سوی دیگر با نگاهی به آمارها و اقدامات کشورهای منطقه و همسایه طی چند سال اخیر در زمینه کاشت درخت و فراهم کردن زیرساخت ها در این زمینه، در مییابیم که ایران در این حوزه در منطقه نفتخیز خاورمیانه عقب است. امروزه همکاریهای مشترک منطقه ای نیز به راه افتاده و پروژهها و ابتکارات برای درختکاری و جذب کربن به نوعی فراسرزمینی شده اند، به طوری که امسال در کنفرانس بینالمللی تغییرات آب و هوایی سازمان ملل متحد در شرمالشیخ مصر، عربستان با طرح «خاورمیانه سبز» و کاشت 50 میلیارد اصله نهال به میدان آمد. اما دلایل و انگیزههای سرعت بخشی به طرحهای کاشت درخت و تدوین سایر برنامهها در کشورها چیست و ایران برای اجرای طرح ملی یک میلیارد اصله درخت به چه زیرساختها، منابع و پشتوانههایی نیاز دارد؟ در اینباره با دکتر «حمیدرضا سلیمانی» رئیس مرکز نوآوری و فناوری سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور، دارای دکتری مهندسی آب با گرایش تخصصی تغییر اقلیم از انستیتو فناوری هند - دهلی و مولف کتابهای «چالشهای پیش روی منابع طبیعی - میراث ایران از منظر کنوانسیونهای بین المللی در سالهای آینده /انتشارات springer سال 2021" و رویکرد مدیریت جامع آبخیز در اراضی خشک ایران / springer سال 2018» گفت و گویی را انجام داده ایم.
سلیمانی، رئیس مرکز نوآوری و فناوری سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور میگوید: تمام کنوانسیونهای محیط زیستی به ویژه کنوانسیون تغییرات آب و هوایی سازمان ملل متحد، برنامه های متعددی برای کاهش کربن، گازهای گلخانه ای و حفاظت از آب و خاک و امنیت غذایی از جمله از طریق افزایش سرانه کاشت نهال دارند. از طرفی امروزه بحث اعتبار کربن و خرید و فروش آن در جهان شکل جدی به خود گرفته و ما نباید از آن غافل باشیم. سلیمانی معتقد است: درختکاری یکی از مهمترین و ارزانترین راهکارها برای جذب دی اکسید کربن از جوّ زمین و ذخیره آن در خاک و آب است و در آینده ممکن است بقای صنایع آلوده کننده به میزان کسب اعتبار کربن از طریق درختکاری و روش های دیگر بستگی داشته باشد. سلیمانی در عین حال اجرای موفق طرح مردمی کاشت یک میلیارد اصله درخت در ایران را منوط به برخورداری از سرمایههای اجتماعی، انسانی، مالی و آمادهسازی زیرساختها برای تولید نهال سالم، کاشت، آبیاری و نگهداری نهالها میداند.
کاشت درخت در این سالها مورد توجه کشورها قرار گرفته و در ایران نیز به تازگی طرح کاشت مردمی یک میلیارد درخت از سوی وزارت جهاد کشاورزی مطرح و بر آن تاکید شده است. دلیل و اهمیت اجرای این طرح های ضربتی چیست؟
این موضوع ابعاد مختلفی به لحاظ ملی و بینالمللی دارد. به لحاظ بینالمللی، امسال پیشرفت قابل توجهی در بیست و هفتمین نشست کشورهای متعهد به تغییرات آب و هوایی در شرمالشیخ مصر از سوی کشورهای پیشرو و مشارکت کننده در بخش جنگل و اقلیم حاصل شد. این کشورها که شامل اتحادیه اروپا و 26 کشور دیگر هستند، به کشورهای FCLP معروف هستند و پیش از این در اجلاس بیست و ششم تغییرات آب و هوایی سازمان ملل متحد در گلاسکو نیز همراه با بیش از 140 کشور دیگر که در مجموع 60 درصد تولید ناخالص جهانی همراه با 33 درصد سطح جنگلها را دارا هستند؛ بر توقف تخریب جنگلها و تخریب سرزمین تا سال 2030 تاکید کردند. علاوه بر این، برنامههای بلندپروازانه کاشت درخت و جنگلکاری از سوی کشورهایی مانند چین، ایالات متحده آمریکا، هند، صحرای آفریقا و ساحل و حوزه کشورهای منطقه آمازون تحت عنوان برنامه کشت یک هزار میلیارد درخت تا سال 2030 که ابتکار اولیه آن به جمعی از کشورهای آفریقایی در ابتدای قرن 21 باز میگردد، مطرح شد. برخی کشورها در منطقه خاورمیانه مانند ترکیه و پاکستان همسو با سایر کشورهای پیشرو در راستای مقابله با تغییر اقلیم، طرحهای کاشت میلیاردها درخت را از سالها پیش آغاز کرده اند. پاکستان از سال 2018 کاشت 10 میلیارد نهال را تا سال 2023 در دستور کار خود قرار داده و ترکیه طی مدت 17 سال با کاشت 4.5 میلیارد درخت، سطح جنگل خود را از 20.8 به 22.8 میلیون هکتار اضافه کرده است. عربستان هم به عنوان کشوری واقع در منطقه خشک خاورمیانه، امسال در نشست شرمالشیخ با طرح و ابتکار "خاورمیانه سبز" حاضر شد و طرح کاشت 50 میلیارد اصله درخت را تا سال 2030 مطرح کرد. ایران هم امسال طرح مردمی کاشت یک میلیارد درخت را در بازه زمانی 4 سال با توجه به بحران اقلیمی و پیامدهای ناشی از آن بر زیست انسانی و امنیت غذایی و همچنین در راستای همسویی با حرکتهای جهانی به منظور ذخیره یا ترسیب کربن برنامه ریزی کرده است و این طرح از سال آینده آغاز میشود.
فکر می کنید علاوه بر بحث مسایل زیستمحیطی، محرک و انگیزه دیگر کشورها در تدوین و اجرای طرحهای بزرگ کاشت میلیاردها درخت جنگلی چیست؟
میزان انتشار کربن با صنعتی شدن کشورها و افزایش صنایع آلاینده در 100 سال گذشته بسیار رشد کرده است. با درختکاری از سویی میتوان دی اکسید کربن منتشر شده را در ساختار خود گیاه و هم در داخل خاک جذب و ذخیره کرد و از سوی دیگر فرآیند فتوسنتز، دی اکسید کربن موجود در اتمسفر را تبدیل به اکسیژن می کند که مورد نیاز موجودات زنده است. از این رو بحث اقتصاد کم کربن در جهان مطرح شده و این ذخیره کربن در گیاهان میتواند ارزش فراوانی داشته باشد. این مهم میتواند در تعادل بخشی به مبحث "اعتبار کربن" که امروزه در جهان شکل جدی به خود گرفته ورود کند و از این رو مزیّتهایی را برای کشورها از جمله ایران داشته باشد.
این مزیّتها چه هستند؟
ذخیره کربن به نحوی میتواند شرایط اعطای گواهیهای اعتبار کربن را در دنیا به میزان قابل توجهی افزایش دهد. بنابراین با افزایش ذخیره کربن از طریق درختکاری و توسعه جنگل، اعطای گواهی اعتبار کربن به صنایع دارای صلاحیت، هم امکان ادامه فعالیت و هم امکان حضور راحتتر آنها در تمام بازارهای بینالمللی را فراهم خواهد ساخت. از سوی دیگر با کسب اعتبار بالای کربن، صنایع دارای صلاحیت از برخی معافیتهای داخلی و بینالمللی بهرهمند میشوند. در کل، صنایعی که از استانداردهای اقتصاد کم کربن تبعیت کنند، به نوعی بقای فعالیت خود را به شکل مناسبتری ضمانت میکنند. بنابراین ضروری است بخشهای آلاینده کشور ما نیز در راستای مسئولیت اجتماعی خود و به منظور بهره مند شدن از این اعتبار کربن در پویش ملی کاشت یک میلیارد اصله درخت حضوری فعال داشته باشند تا هم جبران بخشی از نقش آلایندهسازی خود را داشته باشند وهم شرایط خود را برای دریافت گواهی کربن به منظور تضمینی در حفظ بازار رقابتی خارجی و داخلی در آینده فراهم سازند. هماکنون برخی از صنایع همچون صنایع فولاد، صنایع تولید سنگ آهن، برخی از صنایع پتروشیمی و حتی معادن با همکاری سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور در زمینه کاشت نهال فعال شده اند و امیدوارم حضور بیشتری در قالب طرح مردمی کاشت یک میلیارد درخت ایفا کنند.
اشاره به بقای صنایع آلاینده کردید. پیش بینیهایی شده مبنی بر این که صنایع و یا کشورهایی که در رتبههای بالای آلایندگی قرار دارند، دچار محدودیتهای تجاری و یا تحریم شوند. در این باره چه میدانید؟
در اجلاس کاپ 21 توافقنامه اقلیمی پاریس حاصل شد که موضوع اصلی آن کاهش میزان انتشار گازهای گلخانهای و اجرای فعالیتهای موثر سازگاری و همچنین ساز و کارهای مرتبط و موثر مالی است. در همین سال بود که موضوع انتشار صفر دی اکسید کربن تا سال 2050 میلادی نیز مطرح شد. دنیای کنونی به این واقعیت رسیده که برای حفظ سیاره زمین و تمامی اکوسیستمهای آن باید برنامه کاهش انتشار گازهای گلخانه ای و برنامههای مناسب سازگاری مانند هر گونه پویش درختکاری و جنگلکاری در دستور کار کشورها قرار گیرد. به همین علت صنایع انتشاردهنده این گازها باید به این سمت و سو حرکت کنند، زیرا اجرای محدودیتها و حتی برخی جریمهها در آینده، میتواند گریبانگیر کشورها و به طبع آن صنایعی را بگیرد که توجهی به این رویکرد جهانی نداشته باشند.
اجازه دهید به طرح کاشت یک میلیارد درخت در کشورمان بازگردیم. چرا ایران کاشت وسیع درختان جنگلی را نسبت به کشورهای منطقه مانند ترکیه و پاکستان در فضای کنونی جهانی دیر آغاز کرده است؟
البته ما این شتاب را مطابق بسیاری از کشورهای در حال توسعه مانند ترکیه، پاکستان و بسیاری کشورهای دیگر نداشتهایم و این موضوع میتواند دلایل متعددی داشته باشد که در حال حاضر نمیخواهم به آنها بپردازم؛ اما در عین حال از انصاف به دور است که به برنامههای جاری کشور در زمینه احیاء و مدیریت جنگلهای هیرکانی، زاگرسی و جنگلهای دست کاشت، زراعت چوب و حتی برنامه های توسعه فضای سبز شهری پرداخته نشود. اکنون سطح جنگلهای دست کاشت بیابانی به یک میلیون و 250 هزار هکتار و سطح جنگلهای دست کاشت غیربیابانی نیز به یک میلیون و 456 هزارهکتار رسیده که ناشی از اجرای برنامههای جاری و سنواتی از دههها قبل در کشور بوده است.
اما این برنامهها و سطوح کاشتی که اشاره میکنید، نسبت به حجم درختکاری در کشورهای همسایه طی سال اخیر تدریجی و قابل مقایسه نیست و این تصور به وجود میآید که ایران دیر پیام مجامع بینالمللی و کنفرانسهای تغییرات آب و هوایی را دریافت کرده است؟
واقعیت این است که در زمینه انجام سرمایهگذاری و بسیج عمومی در زمینه کاشت نهال از کشورهای همجوار و منطقه عقب هستیم. برای همین امسال وزارت جهاد کشاورزی و سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور برای نخستین بار درصدد برآمده اند طرح بزرگ کاشت مردمی یک میلیارد درخت را طی چهارسال در رویشگاههای طبیعی کشور با مشارکت مردم، صنایع، معادن، سمنها و سایر دستگاههای اجرایی از نیمه دوم اسفند ماه سال جاری اجرایی کنند که طرح ارزشمندی است. برای اجرای این طرح، یک ستاد ملی و چند کارگروه اعم از اجرایی، علمی - فناوری، اطلاع رسانی و مردمی تشکیل شده که هر یک به فراخور موضوع، وظیفه ای در اجرای این پویش ملی خواهند داشت. اجرای چنین پویشی مستلزم یک برنامه ریزی دقیق، ظرفیتسازی و استفاده از ظرفیتهای مالی، فنی و اجتماعی است که نبود هر یک از آنها اجرای چنین برنامه ای را با مشکل جدی مواجه میسازد. کارها در این زمینه در حال پیشرفت است و در عین حال کاستیهایی هم وجود دارد.
چه کاستیهایی؟
طرح کاشت یک میلیارد درخت؛ زیرساختها، امکانات، سرمایههای مالی و اجتماعی، مشارکت مردمی و مدیریت جامع را میطلبد و اگر هر کدام از این مولفهها در زمان مناسب حاضر نباشند، این طرح و ابتکارعمل دچار بحران و مشکل اساسی میشود. وقتی طرحی مردمی اعلام میشود، به طور یقین مشارکت مردمی و سرمایه اجتماعی را باید مولفهای مهم و اثرگذار در آن ببینیم. از سوی دیگر مولفههای دیگری مانند تامین آب، تولید نهال سالم مورد نیاز، ساماندهی نهالستانهای موجود کشور و بکارگیری حداکثری ظرفیت تولید آنها، جمعآوری و فرآوری بذرها، حمل و نقل، استفاده از فناوریها و روشهای نوین در بهبود شیوههای کاشت، نگهداری و نظارت اجرای کار همگی یک فرآیند سیستماتیک در اجرای موفق این پویش هستند و باید در این طرح دیده شوند. اما به اعتقاد من، سرمایههای مالی و اجتماعی دو مولفه بسیار مهم هستند. لذا استفاده از ظرفیتهای مالی و اجتماعی بخش خصوصی باید در اجرای این طرح فعال شوند. بخشهای غیردولتی، بانکها، موسسههای مالی و اعتباری، سَمَنها یا سازمانهای مردم نهاد و اصحاب رسانه نیز نقشی مهم و اثرگذار در موفقیت و استمرار این طرح و بسیج سرمایههای اجتماعی و افکار عمومی خواهند داشت. در عین حال نقش آموزش و پرورش در بکارگیری نوجوانان، جوانان و زنان جامعه نیز در اجرای این طرح نیز بسیار مهم است، زیرا میتوانند در زمینه جلب مشارکت نقشی مهم و اثرگذار ایفا کنند.
به موضوع آب اشاره داشتید. آب مورد نیاز کاشت و نگهداری از یک میلیون اصله درخت جنگلی با توجه به خشکسالی ها چگونه قابل تامین است؟
در این طرح برنامه ریزی شده برای آبیاری نهالها از آب بازیافتی و آب باران یا آب سبز استفاده شود. معتقدم در این طرح، هدفگذاری ما در گام نخست باید حفظ و استفاده از آبی که در قالب تبخیر و تعرّق از دسترس خارج میشود، باشد. اگر بتوانیم از فناوریها و روشهای مناسب موجود مانند استفاده از عملیات مختلف آبخیزداری در حفظ آبی که از طریق تبخیر و تعّرق از دست میرود، بهره مند شویم، در این صورت میتوان عنوان کرد آبی که در این طرح به مصرف گیاه میرسد، عمدتا آبی است که به شکل هدر رفت در بیلان آبی محاسبه میشود.
کمی درباره طرح "خاورمیانه سبز " عربستان سعودی که امسال در کنفرانس بینالمللی تغییرات آب و هوایی سازمان ملل متحد مطرح کرده است، صحبت کنیم. درباره جزییات این طرح چه میدانید؟
امسال در اجلاس کاپ 27، از سوی عربستان سعودی و با حمایت و همکاری 27 کشور دیگر، برنامه کاشت 50 میلیارد اصله نهال در قالب طرح "خاورمیانه سبز" به منظور مقابله با اثرات تغییرات اقلیمی و سازگاری با آن مطرح شد. این طرح از برنامههای متعددی در بخشهای مختلف مانند استفاده از انرژیهای پاک در بخش انرژی، توسعه و گسترش حمل و نقل برقی و اجرای عملیات گسترده نهالکاری برخوردار است که در آن، کاشت 50 میلیارد نهال در یک دوره ده ساله از سال 2021 تا پایان سال 2030 هدفگذاری شده که در حال اجرا است. بر اساس طرح مذکور10 میلیارد اصله درخت در داخل مرزهای عربستان و 40 میلیارد درخت دیگر هم در منطقه خاورمیانه و بخشی از شمال آفریقا کاشته خواهد شد. این طرح با مشارکت و حمایت 27 کشور در منطقه و حتی خارج از منطقه خاورمیانه در حال اجراست و کشورهایی مانند قطر، پاکستان، عراق، امارات، اردن، مصر، هند، انگلستان درآن عضویت و مشارکت دارند و مسئولیت طرح نیز با عربستان سعودی است. در طرح "خاورمیانه سبز" عرصهای بالغ بر 200 میلیون هکتار با سرمایهگذاری حدود دو و نیم میلیارد دلار برای کاشت 50 میلیارد اصله نهال هدفگذاری شده است. عربستان به عنوان یک کشور بزرگ تولیدکننده نفت، درصدد است با اجرای این طرح بزرگ تا سال 2030 میلادی، نزدیک به 60 درصد انتشار دی اکسید کربن خود را جبران کند و از سایر مزایای آن نظیر مقابله با گرد و غبار، توفان و حفاظت خاک بهره ببرد. عربستان در عین حال سال 2060 را نیز به عنوان «سال هدف برای رسیدن به انتشار صفر کربن» اعلام کرده است. در قالب طرح "خاورمیانه سبز"، که برنامهریزیهای اولیه آن در سال 2016 کلید خورده، از توان و ظرفیتهای گسترده موسسات مالی، شرکتهای بزرگ تولیدی و صنایع نفت، گاز و پتروشیمی ملی و نیز بخش بزرگی از ظرفیتهای موسسات و شرکتهای بینالمللی استفاده میشود که زیرنظر شخص نخست وزیر و ولیعهد این کشور است. شاید بد نباشد که عنوان شود پویش بسیار بزرگ دیگری در جهان در زمینه کاشت درخت تحت عنوان «کاشت یک هزار میلیارد درخت» با همکاری چین، هند، ایالات متحده آمریکا، مکزیک در حوزه آبخیز آمازون و منطقه آفریقا و ساحل، از سالهای ابتدایی دهه جاری میلادی کلید خورده و ادعا میشود این تعداد درخت را تا سال 2030 با استفاده از ظرفیتهای دولتی و خصوصی خواهند کاشت. در این برنامه، کمپانیهای بزرگ چند ملیتی نظیر شرکتهای نفتی انی و شِل، کمپانی اپِل، آمازون، نستله، اچ پی، موسسات مالی و بانکی نظیر مسترکارت، بانک آف امریکا و بسیاری از شرکتها و موسسات دیگر مشارکت فعال داشته و هریک برای خود سهمی از این میزان را اعلام کرده اند.
آیا ایران در طرح خاورمیانه سبز مشارکت دارد؟
تا آنجا که اطلاع دارم این طرح بدون مشارکت ایران در خاورمیانه در حال اجراست و تمام کشورهای نفتی و حاشیه خلیج فارس در آن مشارکت دارند.
پس، از 50 میلیارد اصله نهال طرح خاورمیانه سبز و سرمایه گذاریهای آن چیزی نصیب ایران نمیشود؟
تصور نمیکنم.
ایران در حوزه طرحهای بینالمللی برای کاهش انتشار چگونه عمل میکند؟
امروز دنیای ارتباطات و تعاملات، دو و یا چند جانبه است و کشورها برای حل مسائل مربوط به زمین، تولید و امنیت غذا، محیط زیست بهداشت، آموزش و زیست سالم و پایدار انسانی باید با هم همکاری و تعامل کنند. ایران میتواند از طریق مجاری رایج دیپلماتیک و از ظرفیتهای موجود کنوانسیونها و معاهدات بین المللی موجود و با تاکید بر دیپلماسی امنیت غذایی و زیستی در طرحهای منطقه ای و فراسرزمینی شرکت کند. بسیاری از مشکلات موجود در داخل کشور مانند گرد و غبار، بلایای طبیعی و اثرات ناشی از تغییرات اقلیمی، ریشههای فراسرزمینی دارند و برای رفع این مشکلات، حداقل کشورهای منطقه باید همسو شوند، فعالیتهای مشترک انجام دهند و تجربیات و منابع خود را به اشتراک بگذارند. استفاده از بسترهای موجود مانند کنوانسیونهای زیست محیطی موجود، معاهدات دو و چند جانبه با همسایگان و سایر کشورها و نیز سازمانهای همکاریهای منطقهای نظیر پیمان اکو، پیمان شانگهای و غیره از این دست ظرفیتهای بالقوه است که میتواند در این زمینه بکار گرفته شوند.
ارسال به دوست